Sonntag, 7. November 2010

آقای مومنی،از روی تو و خانواده ات شرمنده ام ولی نسل جوان ایران پنجشنبه گذشته در میدان کاج تهران مرد

آقای مومنی،این رو از طرف خودم و هر کسی که اندازه سر سوزن وجدان در وجودش باشه میگم ؛
خیلی مردی.
میدونی چرا؟
چون در همین لحظه که تو توی سلول تاریک و
 نمور ات داری زخم های تن و روحت رو مرحم میزاری تا برای شکنجه بعدی آمادگی مقاومت داشته باشی ،من و امثال در دنیای مجازی به دنبال آزادی میگردیم .
درسته که این بلا رو شما و هم اندیشان شما سر ایران آوردن ،ولی امروز تو با تمام وجود و با شهامت کامل تاوان  اشتباهات خودت رو پس میدی و با مردونگی اعتراف به اشتباه خود میکنید ،اما ؛
نسل جوان ایران همچنان جسارت به پا خواستن رو در خودش سرکوب میکنه و در فضای اینترنت به دنبال گم شده خود ،که همان سرفرازی و زندگی آزاد هست میگرده.
آقای مومنی،در برابر آیندگان سر خودت رو بالا بگیر،چون شما دین خودت رو ادا کردی.
این ما هستیم که در مقابل فرزندان خود و نسل آینده شرمساریم.

آقای  مومنی همه ما در روزی که در مقابل دیدگانمان، چه به حق و یا ناحق، یک جوان ایرانی در خون خود پر پر زد و ما نگاه های ملتمسانه او را برای حیات تنها از دریچه دوربین موبایل های خود نظاره کردیم مردیم.



آقای مومنی،ما رو
 ببخش .


Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen